معناى حجاب در قرآن چيزى است كه از هر جهت مانع ديده شدن جاي ديگر شود.
به گزارش خبرنگار
سلام لردگان؛ حجاب شرعي بر دو نوع حجاب ظاهري و حجاب باطني است، که در دين مبين اسلام همانطور که بر حجاب باطني تأکيد شده است، بر حجاب ظاهري نيز تأکيد فراواني شده که در اين مطلب به بررسي مختصري درباره حجاب ميپردازيم.
معناي حجاب
حجاب در لغت به معناي مانع، چيزي که بين دو چيز جدايي افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است. به پرده حائل ميان قفسه سينه و شکم، «حجاب حاجز» ميگويند. امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهي، به معناي پوشش شرعي زنان به کار ميرود.
در کتاب لسان العرب چنين آمده است: «الحجاب: الستر و امراه المحجوبه: قد سترت بستر»، «حجاب يعني پوشش و زن محجوب يعني زني كه با پوششي پوشيده شده باشد.»
حجاب در قرآن
واژه حجاب هفت بار در قرآن كريم آمده است و معناى كلمه در اين هفت مورد, چيزى است كه از هر جهت مانع ديده شدن چيز ديگر شود.
در آيه 59 سوره احزاب در رابطه با حجاب اين چنين آمده است: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»، اي پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاي خود را بر خود فروتر گيرند اين براي آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند (به احتياط) نزديکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.
همچنين در آيه 31 سوره نور آمده است: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمي) فرو بندند و پاکدامني ورزند و زيورهاي خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پيداست و بايد روسري خود را بر سينه خويش (فرو) اندازند و زيورهايشان را جز براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان (همکيش) خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که (از زن) بينيازند يا کودکاني که بر عورتهاي زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند و پاهاي خود را (به گونهاي به زمين) نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته ميدارند معلوم گردد اي مؤمنان همگي (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه کنيد اميد که رستگار شويد.
احکام حجاب
در اين قسمت به چند سوال در رابطه با حجاب از منظر مقام معظم رهبري، پاسخ ميدهيم:
1- آيا براى زنان پوشيدن لباسهاى تنگى که برجستگيهاى بدن آنان را نشان مىدهد و يا پوشيدن لباسهاى بدن نما و عريان در عروسيها و مانند آن جايز است؟
اگر از نگاه مردان اجنبى و ترتّب مفسده در امان و محفوظ باشند، اشکال ندارد در غير اين صورت جايز نيست.
2- نگاهکردن به تصوير زن نامحرم و بدون پوشش چه حکمى دارد؟ نگاهکردن بهصورت زن در تلويزيون چه حکمى دارد؟ آيا بين زن مسلمان و غيرمسلمان و بين پخش آن بهطور مستقيم و يا غير مستقيم تفاوتى وجود دارد؟
نگاهکردن به تصوير زن نامحرم، حکم نگاهکردن به خود زن نامحرم را ندارد، بنا بر اين اگر نگاه از روى لذّت نبوده و خوف افتادن به گناه نباشد و تصوير هم متعلّق به زن مسلمانى که بيننده آن را مىشناسد نباشد، اشکال ندارد و بنا بر احتياط واجب نبايد به تصوير زن نامحرم که بهطور مستقيم از تلويزيون پخش مىشود، نگاه کرد ولى در پخش غيرمستقيم تلويزيونى اگر ريبه و خوف افتادن به گناه نباشد، نگاهکردن اشکال ندارد.
3- آيا جايز است زن در جشنهاى عروسى بدون اجازه شوهرش عکس بيندازد؟ و بر فرض جواز، آيا مراعات حجاب کامل در آن واجب است؟
اصل عکس گرفتن منوط به اجازه شوهر نيست، ولى اگر احتمال بدهد که اجنبى عکس او را ببيند و عدم رعايت حجاب کامل منجر به مفسدهاى شود، مراعات آن واجب است.
4- آيا جايز است حجاب و لباس زن بهگونهاى باشد که توجه ديگران را بخود جلب کند و يا باعث تهييج شهوت شود، مثلاً طورى چادر سر کند که توجه ديگران را به خود جلب کند و يا پارچه و رنگ جوراب را بهگونهاى انتخاب کند که شهوت برانگيز باشد؟
پوشيدن چيزى که از جهت رنگ يا شکل و يا نحوه پوشيدن باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جايز نيست.
احاديثي درباره حجاب
1- پيامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زني که براي حفظ غيرت، استقامت ورزيد و براي خدا وظيفه خود را به خوبي انجام داد، خداوند پاداش شهيد را به او خواهد داد.» (نوادر راوندي، ص ۳۷ / بحار، جلد ۱۰۳، ص ۲۵۰)
2- پيامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «آن هنگام که پوشش، سر زني باشد، ارزش آن از دنيا و آنچه در آن است، بيشتر است». (نورالشافي في الفقه الشافعي)
3- دعاي پيامبر نور و رحمت (ص): «پروردگارا، زناني که خود را پوشيده نگه ميدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان». (مستدرک الوسايل، ج ۳، ص ۲۴۴)
4- پيامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از ديدار نامحرمان باز داريد، که زنان هرچه پوشيدهتر باشند، سعادتمندتر هستند». (سفينه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸)
5- پيامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «براي زن، سزاوار نيست که هنگام بيرون رفتن از خانهاش، لباسش را جمع و فشرده کند». (محمد محمدي اشتهاردي، پوشش زن در اسلام، ص ۱۹ )
6- امام صادق (عليهالسلام) فرمودهاند: «براي زن مسلمان، جايز نيست که روسري (مقنعه) و پيراهني بر تن کند که بدنش را نپوشاند». (وسايل الشيعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱)
7- امام صادق (عليهالسلام) فرمودهاند: «در مورد زينتهايي که جايز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است». (بحار، ج ۱۰۴، ص ۳۳ / قرب الاسناد، ص ۴۰)
8- رسول خدا (ص) فرمودهاند: «هر زني که به خداوند سبحان و روز قيامت ايمان دارد، زينتش را براي غير شوهرش آشکار نميکند و همچنين موي سر و مچ خود را نمايان نميسازد و هر زني که اين کارها را براي غير شوهرش انجام دهد، دين خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگين کرده است؛ و همچنين زر و زيور خود را در منظر و ديدگاه غير شوهر نميگذارد و در غياب شوهر، خود را خوشبو نميکند که اگر چنين کند، دينش را تباه و خدا را به خشم آورده است. براي زن، جايز نيست مچ پا را براي مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنين عملي شد، اول اينکه: خداوند سبحان هميشه او را لعنت ميکند. دوم اينکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ ميشود. سوم اينکه: فرشتگان الهي هم او را لعنت ميکنند. چهارم: عذاب دردناکي براي او در روز قيامت آماده شده است». (مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)
9- پيامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «بهترين زنان شما، زني است که براي شوهرش، آرايش و خودنمايي کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)
10- رسول خدا (ص) فرمودهاند: «بين مردان و زنان نامحرم، جدايي ايجاد کنيد (تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند) زيرا هنگامي که آنان رو در روي يکديگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردي مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت». (بهشت جوانان صفحه ۴۶۸)
11- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «هر زني که خود را معطر و خوشبو کند (عطر بزند) و سپس از خانه خارج شود، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه فرار خواهد گرفت، تا وقتي که به خانه برگردد، هرچند برگشتنش به خانه طول بکشد». (فروع کافي جلد ۵ صفحه ۱۶۳، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۵۵۹)
12- امام علي (عليهالسلام) فرمودهاند: «زن (بايد) مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند». (مجمعالبيان، ج ۷)
13- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «کسي که خود را شبيه غير مسلمان درآورد، از ما نيست». (نهجالفصاحه صفحه ۵۰۹، بهشت جوانان صفحه ۱۶۷)
14- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «کسي که با زن نامحرمي شوخي کند، در مقابل هر کلمهاي که در دنيا به او گفته است، هزار سال حبس ميشود». (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۰۷)
تاريخچه حجاب
بنابر متوني که در برخي از منابع تاريخي آمده است، در بيشتر ملت ها و اديان، حجاب در بين زنان وجود داشته است. هر چند در طول تاريخ، فراز و نشيب هاي زيادي را طي کرده و گاهي با اعمال سليقه حاکمان، تشديد يا تخفيف يافته است، ولي هيچگاه به طور کامل از بين نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوي که زنانشان داراي پوشش مناسب نبوده و يا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر مي شدند، ياد مي کنند. دانشمندان، تاريخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاريخ و عصر حجر نسبت مي دهند، کتاب «زن در آينه تاريخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاريخي حجاب، مينويسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسي آثار و نقوش به دست آمده، پيدايش حجاب به دوران پيش از مذاهب مربوط مي شود.
پوشش بانوان در گذر تاريخ ، نمادي از جايگاه زن در هر فرهنگ و تمدني است. با مطالعه تاريخ در مييابيم که زنان در مشرق زمين، پوششي محکمتر و کاملتر از زنان غربي داشته و دارند و همين نشانگر اين است که نگاه مردمان نسبت به زن در سرزميني چون ايران متفاوت از ديدگاه سرزمين هاي غربي به مقوله «زن» بوده است. پوشش زنان در ايران باستان نشان ميدهد که حجاب زنان ايراني، حتي قبل از ورود اسلام به ايران، حجابي کامل و در جهان باستان منحصر به فرد بود.
حجاب در عصر ايراني - ترکي
در عصر ايراني _ ترکي، يعني حکومتهاي غزنويان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان، زنان از نوعي مقنعه و چادر استفاده ميکردند که تمامي سر را ميپوشاند. معمولاً پيشاني، چانه و دهان را نيز پنهان ميکرد و روي اين مقنعه و روي پيشاني، نواري بسته ميشد. نوع ديگري از اين مقنعه تقريبا همچون چادر هم سر را ميپوشاند و هم ادامه آن شانه ها و تقريبا تمامي بدن را پنهان مي کرد. اين سرپوش ها اکثرا به رنگ سفيد، سبز و گاه قرمز بود.
حجاب در عصر صفوي
شارون فرانسوي، درباره پوشش سر زنان عصر صفوي در سفرنامهاش آورده است: «پوشش سر زنان، چارقد سفيدي است که تا سر شانه ميرسد و چادر سفيد بلندي که فقط چشمها از پشت آن پيداست و جلو صورت را با پارچه مُشبّک دست باف يا توري ميبندند. در منزل هم زنان سر خود را ميپوشانند و تا روي سينه آنها پوشيده است.» در سفرنامه الئاريوس نيز در اينباره آمده است: «زنان هنگامي که از خانه خارج ميشوند، صورت خود را با تور سفيد ميپوشانند و چادرشان تمام بدن آنها را فرا ميگيرد و فقط چشمان آنها باز است.»
حجاب در ديگر اديان
حجاب در مسيحيت
در مسيحيت، حجاب زنان امري واجب به شمار ميآمده است. «جرجي زيدان»، دانشمند مسيحي در اينباره ميگويد: «اگر مقصود از حجاب، پوشانيدن تن و بدن است، اين وضع، قبل از اسلام و حتي پيش از ظهور دين مسيح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقي مانده است.» مسيحيت نه تنها احکام دين يهود در مورد حجاب زنان را تغيير نداده و قوانين شديد آن را استمرار بخشيده است، بلکه در برخي موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاکيد بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زيرا در شريعت يهود، تشکيل خانواده و ازدواج، امري مقدس بهشمار ميرفت و حتي در کتاب «تاريخ تمدن» ويل دورانت، آمده است که: «ازدواج در سن 20 سالگي اجباري بود، اما از ديدگاه مسيحيت که تجرد، مقدس شمرده شده است، جاي هيچ شبههاي باقي نخواهد ماند که براي از بين رفتن تحريک و تهييج، اين مکتب، زنان را به رعايت پوشش کامل و دوري از آرايش و تزيين، به صورت شديدتري فراخوانده است».
در اين ارتباط، نگاهي به «انجيل» مياندازيم: «... و همچنين زنان خويشتن را بيارايند به لباس مُزيّن به حيا و پرهيز، نه به زلفها و طلا و مرواريد و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زناني را ميشايد که دعواي دينداري ميکند به اعمال صالحه ... ». (انجيل، رساله پولس به تيموناؤس، باب دوّم، فقره 9 - 15. ) همچنين درباره وقار و امين بودن زن ميخوانيم: «و به همين گونه زنان نيز بايد با وقار باشند و نه غيبتگو؛ بلکه هوشيار و در هر امري امين». (انجيل، رساله پولس رسول به تيموناؤس، باب سوم، فقره 11.)
حجاب در دين يهود
رواج حجاب در بين زنان قوم يهود، مطلبي نيست که کسي بتواند آن را مورد انکار يا ترديد خود قرار دهد. مورخين، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بين زنان يهود سخن گفتهاند، بلکه به افراطها و سخت گيريهاي بي شمار آنان نيز در اين زمينه تصريح کردهاند. در کتاب «حجاب در اسلام» آمده است: «گرچه پوشش در بين عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولي در ملل غير عرب، به شديدترين شکل، رواج داشت.»
در ايران و در بين يهود و مللي که از فکر يهود پيروي ميکردند، حجاب به مراتب شديدتر از آنچه اسلام ميخواست وجود داشت. در بين اين ملتها وجه و کفين (صورت و کف دستها) هم پوشيده ميشد. حتي در بعضي از ملتها سخن از پوشيدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قايم کردن زن بود و اين فکر را به صورت يک عادت سفت و سخت درآورده بودند.
در تورات، از چادر و برقع و روبندهاي که زنان با آن سر و صورت و اندام خويش را ميپوشاندهاند، صريحا نام برده شده است، که نشانگر کيفيت پوشش زنان است.
ويل دورانت در مورد حجاب در دين يهود مينويسد: «اگر زني از شريعت يهود سرپيچي ميکرد، مثلا بي آنکه چيزي (روسري) بر سر داشته باشد به ميان مردم ميرفت يا در ملاء عام نخ ميريست يا با هر سخني با مردان (نامحرم) صحبت ميکرد و يا صدايش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش حرف ميزند همسايگانش ميشنيدند و... مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد».
در اين گفتار بطور صريح از سربرهنه ميان نامحرمان بودن، در ملأ عام نخ ريسيدن، با مردان نامحرم سخن گفتن و... بعنوان سرپيچي از شريعت يهود نام برده شده است؛ ويل دورانت همچنين ميگويد: «گفتوگوي علني ميان ذکور و اِناث، حتّي بين زن و شوهر از طرف فقهاي دين ممنوع گرديده بود، دختران را به مدرسه نميفرستادند و در مورد آنها کسب اندکي علم را به ويژه چيز خطرناکي ميشمردند، با اين همه، تدريس خصوصي براي اِناث مجاز بود».( ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج12، ص62 )
تأثير حجاب در سلامت روحي
بانواني که از سلامت روحي و رواني برخوردارند در خود کمبودي احساس نميکنند و در نتيجه تمايلي نيز به جلب توجه ديگران ندارند، ولي زناني که داراي عقده حقارت هستند با نمايش زينتها و زيبايي ها و استفاده کردن از لباس هاي رنگارنگ و جذاب در بيرون از منزل و در مواجهه با نامحرم ميکوشند تا احساس حقارت و کمبود خود را به نحوي مرتفع نمايند. چون همان گونه که انسان زبان دارد، لباس او نيز زبان دارد و زبان لباس خسته نمي شود. اندازه لباس گوياي سن و سال پوشنده آن است و شکل آن معرف شغل و مقام و رنگش مرتبط با اخلاق و رفتار طرف و جنسش تعيين کننده احتمالي بنيه هاي اقتصادي فرد و پاکيزگي و چرکين بودن و مرتب و نامرتبي آن نشان دهنده شخصيت پوشاننده آن است، و بدتر از همه لباسها، لباس شهوت است که زباني درازتر از همه لباسها دارد و تنها به معرفي نام و فاميل و ظاهر پوشنده و يک صفت غالب باطني وي که حب مقام است اکتفا نميکند، بلکه زبان گوياي بسياري از صفات و سجاياي پوشنده آن است.
لباس شهرت يک حالت مخصوص انگشت نما دارد که نيروي اجتماع را که بايد به سوي کمال و سعادت پيش رود به سوي خود جلب ميکند و آن را به هدر ميدهد و چه لباس شهرتي زبانش درازتر از آن لباس زني است که چشمهاي بسياري را به چشم چراني، که مقدمه فساد و بيماريهاي روحي متعددي است، وا مي دارد.
روانشناسان منشا و دليل استفاده از لباس شهرت را عقده حقارت ميدانند و در اين باره ميگويند: «زنان و مرداني که در تعويض لباس و انتخاب رنگهاي متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران نقيصه ذاتي کار ديگري نميکنند. افراط در پوشيدن لباس با مدل ها و رنگهاي متنوع هم نظير افراط در حرف زدن نوعي مبالغه و زياده روي است و زياده روي هم شکل انحرافي از حس حقارت است».
آري، انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرايش چهره، مانند رنگ رخسار و چهره از سر ضمير خبر مي دهد. معمولا افرادي که دچار نوعي کمبود شخصيت هستند ميکوشند که با لباسي که به تن ميکنند براي خود شخصيتي تصنعي ايجاد کنند. در برخي احاديث به شکل زيبايي به رابطه بين نحوه پوشش و بيماري روحي عقده حقارت اشاره شده است. از امام صادق (ع) نقل شده است: «کفي بالمره خزيا ان يلبس ثوبا يشهره»، براي حقارت و خواري آدمي همين بس که لباسي به تن کند که او را مشهور نمايد. حاصل اينکه حجاب نشانه سلامت روحي و بي حجابي نشانه بيماري روحي احساس حقارت است.
تأثير حجاب در سلامت جسمي
علاوه بر تأثير حجاب در تامين سلامت روحي و فکري، حجاب در تامين سلامت جسماني افراد جامعه نيز نقش دارد. با اين توضيح که عدم رعايت حجاب و پوشش مناسب معمولا باعث تحريک جنسي افراد جامعه ميگردد و تحريک جنسي نيز در بسياري از موارد در نهايت باعث ايجاد ارتباطهاي جنسي غير قانوني ميشود و ارتباطهاي جنسي نامشروع نيز باعث پيدايش بيماريهاي خطرناکي مثل ايدز ميگردد که امروزه از خطرناک ترين بيماريهايي است که قرباني فرواني از انسانها ميگيرد و نسل بشر را تهديد به نابودي ميکند. امروزه به دليل گسترش فساد و روابط جنسي نامشروع که يکي از پيآمدهاي بيحجابي و بدحجابي است، آمار تعداد مبتلايان به بيماريهاي خطرناک رو به گسترش است.
در سمينار بين المللي پزشکي تهران که با شرکت دوهزار متخصص از شصت کشور جهان تشکيل گرديد، در پاسخ يکي از حضار که براي مصون ماندن از بيماريهاي مقاربتي چه بايد کرد؟ خانم دکتر m.od-uncan در حالي که منقلب شده بود فرياد زد: «اطاعت از قوانين اسلام».
بدون ترديد از جمله قوانين اسلام که جنبه پيشگيري از مفاسد ناشي از بيبندوباري هاي جنسي دارد قوانين مربوط به تنظيم روابط صحيح بين محرم و نامحرم است و يکي از مهم ترين قوانين تنظيم رابطه صحيح بين محرم و نامحرم قانون مربوط به حجاب و پوشش در مواجهه با نامحرم است.
تأثير حجاب در تشکيل و تحکيم نهاد خانواده
بدون ترديد تشکيل خانواده مرکز عشق و اميد و تحقيق آرزوهاي شيرين همه دختران و پسران جوان است؛ جوانان تشکيل زندگي زناشويي را برآورنده بسياري از آرزوها و روياهاي خود ميدانند، از سوي ديگر خانواده مهم ترين و اساسي ترين نهاد اجتماعي جامعه انساني است و تأثير آن در نهادهاي اجتماعي ديگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حکومت و سياست غير قابل انکار است.بنابراين ثبات و استحکام نهاد اجتماعي خانواده، در استحکام و استواري نهادهاي ديگر جامعه نيز مؤثر خواهد بود.
ترديدي نيست که يکي از عوامل مهم در تشکيل و استحکام خانواده رعايت حجاب است. چون اگر در جامعه حجاب کاملا رعايت گردد و رابطه جنسي تنها به رابطه زن و شوهري در محيط خانواده محدود گردد، جوانان با ازدواج به تشکيل خانواده تمايل پيدا ميکنند و خانوادههاي تشکيل شده نيز ثبات و استحکام بيشتري نيز خواهند داشت و در نهايت بيشترين فايده و نفع نصيب خود زنان خواهد شد، زيرا با مستحکم شدن خانواده، بانوان از محبت و حمايت روحي و عاطفي همسران خود برخوردار خواهند شد، اما اگر بدحجابي و بيحجابي و خودنمايي و آرايش بانوان به طور تحريک کننده در جامعه رواج پيدا کند و در نتيجه روابط جنسي افسار گسيخته و غيرمشروع در غير از محيط خانواده ممکن گردد، ديگر نه تنها جوانان با ازدواج به تشکيل خانواده تن نخواهند داد، بلکه خانوادههاي تشکيل شده نيز دائما متزلزل شده، فرو خواهند ريخت. چون مردان با ديدن زنان بدحجاب و بيحجاب تحريک شده، آسيب پذير خواهند شد و در نتيجه کانون گرم خانواده به سردي ميگرايد و محبت در خانواده جاي خود را به تنفر خواهد داد، زيرا همسر قانوني رقيب و مانع روابط جديد جنسي به حساب مي آيد.
بنابراين، در پرتو رعايت حجاب اسلامي است که نهاد خانواده تشکيل ميگردد و درخشش و بالندگي و استحکام لازم را پيدا خواهد کرد.
منابع:
1- حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردي
2- تاريخ ويل دورانت
3- سايت مقام معظم رهبري
4- لسان العرب
5- موسوعه کشاف الفنون و العلوم
6- پرسمان حجاب، حسين مهدي زاده
انتهاي پيام/